بررسی تازهترین عناوین فیلم و سریال سالی دیگر، سیل دیگری از نمایش های قابل توجه برای جمع بندی در یک لیست محدود. (بهعلاوه چند ذکر افتخارآمیز - چه میتوانیم بگوییم، چیزهای زیادی | ||
10. پاچینکویکی از عوارض جانبی افزایش خدمات پخش واقعی جهانی، فرسایش مرزهای سختگیرانه ای است که به طور تاریخی توزیع تلویزیون را مشخص کرده است. نتفلیکس با آثاری مانند Dark، Money Heist و اخیراً Squid Game تبدیل به پوستر این تبادل بینالمللی شد، اما امسال، Apple TV+ پروژهای را ارائه کرد که تصور آن در هیچ دورهای از رسانه غیرممکن است: اقتباسی از یک رمانی از یک نویسنده کره ای آمریکایی که سفر چند دهه ای یک خانواده از کره اشغالی تا ژاپن تا ایالات متحده را در بر می گیرد. پاچینکو اثر مین جین لی حماسه ای جذاب از جذب و بقا است. این سریال محدود به درستی عمل می کند و در عین حال داستان را با رسانه جدید خود تطبیق می دهد، روندی که اعماق جدیدی را باز می کند.
نویسندگان پاچینکو به رهبری سو هیو از The Terror، یک داستان خطی را به دو نیمه تقسیم می کنند: یک فلش بک به تصمیم یک زن جوان برای ترک خانه به خاطر فرزند متولد نشده اش و تلاش نوه اش برای اثبات خود در یک بانک ژاپنی. (کارگردانان جاستین چون و کوگونادا، هر دو تهیه کننده اجرایی، ثروتی برابر به کره ناهموار ساحلی و توکیو مدرن شلوغ می دهند.) هر دو داستان از تجربه مهاجران کره ای در ژاپن، که به نام زینیچی نیز شناخته می شوند، صحبت می کنند – تاریخی که در ایالات متحده چندان شناخته شده نیست. ایالات، اما این که پاچینکو به خاطر مخاطبان گستردهتر حاضر به کم کاری نمیشود. نه اینکه بینندگانی که با یک رژیم غذایی ثابت از واردات فرهنگی یا حتی زندگی خودشان آماده شده اند، نیاز به خوردن قاشقی داشته باشند. -آلیسون هرمانrn 9. اخراجزنی در اتاق کنفرانس از حال رفت. یک مهمانی رقص با ماراکا، نورپردازی خلقوخو، و «جاز سرکش». بزهایی که در راهروی با نور فلورسنت سرگردان هستند. اینها تصاویر پاک نشدنی ای هستند که باعث شد Severance در اعماق مغز ما جا بیفتد، مانند تراشه هایی که برخی از کارمندان در Lumon Industries را به دو دسته در حال و غیر وظیفه تقسیم کردند. این مفهوم از خالق دن اریکسون، عقیم بودن سرد زندگی شرکتی را با فانتزی سورئال ترکیب می کند. صحنههای بصری که توسط کارگردان و تهیهکننده اجرایی بن استیلر هدایت میشود، این ترکیب اصلی را به تصویر میکشد.Severance در صفحه، یک جعبه اسرارآمیز کلاسیک است که با سوالات بزرگ (حتی صنایع Lumon چه کاری انجام می دهد؟) و کوچک (در مورد آن اعداد شناور چیست؟) پر شده است. اما از دام های اصلی ژانر نیز جلوگیری می کند. ما هرگز تماشا نمیکنیم تا بفهمیم چه اتفاقی دارد میافتد، و همچنین تماشاگران هرگز احساس نمیکنند که Severance خودش را به سمت ما میکشد. در عوض، ما با چیدمانهای مبتکرانهای مانند «اتاق استراحت» لومون سرگرم میشویم و روی وضعیت اسفبار هلی آر. بریت لوور، کارمند تازه «بریدهشده» که برای اولین بار در آن اتاق کنفرانس سرنوشتساز ملاقات میکنیم، سرمایهگذاری میکنیم. اپیزود پایانی که هویت هلی یا همان دنیای واقعی را آشکار میکند، یکی از هیجانانگیزترین ساعتهای تلویزیونی است که امسال پخش شد و Severance را به عنوان اولین شکست بزرگ در سال 2022 تثبیت کرد. rn 8. نیلوفر سفیدمایک وایت همه چیز را فهمیده است. پس از تقریبا یک دهه دوری از HBO، نویسنده، کارگردان و MVP Survivor یک توقف همه گیر را به یک چک سفید تبدیل کردند. با فیلمبرداری در Four Seasons Maui، فصل اول نیلوفر سفید به خود یک مرکز مناسب برای قرنطینه داد. اما زمانی که سریال شش قسمتی به موفقیت بزرگی دست یافت، کتابی برای کپی ایجاد کرد. حالا که نیلوفر سفید یک گلچین است، با فصل دوم روی آنتن و فصل سوم در دست ساخت، خالق آن به رویای هالیوود جامه عمل پوشانده است: سفری با تمام هزینه به هر نقطه از جهان در استراحتگاهی مجلل به انتخاب خودش. در سکه برادران وارنر دیسکاوری.
ایستگاه فعلی او سیسیل است، تغییری در مناظر که با تغییر موضوع همراه است. نیلوفر سفید هنوز هم نمایشی است درباره آنچه که ثروتمندان از تعطیلات خود می خواهند. (حتی کسانی که همه چیز دارند، هنوز در جستجوی چیزی هستند.) در هاوایی، این احساس امنیت و کنترل به هزینه کارکنان خدمات بود. در ایتالیا، این پتانسیل قدرت است که با رابطه جنسی به وجود می آید، چه در ازای پول فروخته شود و چه آزادانه مبادله شود. وایت یک بار دیگر یک گروه تمام ستاره را در تعقیب هرج و مرج طراحی شده به طرز ماهرانه ای به خدمت گرفته است که شامل نوبت های برجسته ای از Aubrey Plaza، F. Murray Abraham، Meghann Fahy، و غیره است. قدرت ستاره ممکن است مشابه باشد، اما این فصل دوم از نیلوفر سفید به اندازه کافی متمایز است که ثابت کند فصل اول تصادفی نبوده است، و ادامه آن نیز هیچ پول نقد خالی نیست. این مفهوم دارای پاهایی است و ما وایت را هر کجا که بخواهد دنبال می کنیم.rn 7. پرچم ما یعنی مرگدر کمدی جدید HBO Max، «پرچم ما به معنای مرگ است»، با الهام از روایت عجیب و غریب اشراف بریتانیایی «استد بونت» (ریس داربی)، که زندگی آرام خود را پشت سر می گذارد تا به یک «دزد دریایی نجیب زاده» تبدیل شود، خود جوک ها می نویسند. مانند فصلهای اولیه پارکها و تفریحات که تحسین جدی لزلی نوپ از کار دولتی را در کنار همکاران بدبینش در کنار هم قرار میداد، بونت به طرز خندهداری به عنوان یک رهبر شاد و عجیب و غریب از قانون شکنان سرگردان است. اما آنچه Flag Means Death را از یک سریال خوب به یک سریال عالی تبدیل میکند این است که چگونه به سرعت با Bonnet مانند یک خط پانچ رفتار میکند و عاشقانههای عجیب و غریب واقعاً صمیمانه را در سراسر گروه میپذیرد.پرچم ما به معنای مرگ به رهبری بونت و ریش سیاه ترسناک (تایکا وایتیتی) که در میان بحرانهای میانسالی مربوط به یکدیگر آرامش پیدا میکنند، هر گونه نگرانی در مورد طعمهگذاری را کنار میگذارد و اجازه میدهد که روابطش روی صفحه نمایش داده شود. (آرت عاشقانه ای که از طرفداران سریال الهام گرفته شده است به همان اندازه لذت بخش بوده است.) این واقعیت که حتی باید مورد تحسین قرار گیرد، یک منظره تلویزیونی است که بارها بینندگان LGBTQ را ناامید می کند. در هر صورت، «پرچم ما به معنای مرگ است» یک مسیر امیدوارکننده را هم به عنوان یک کمدی محل کار و هم به عنوان یک داستان عاشقانه تکان دهنده در دریاهای آزاد ترسیم کرده است.rn 6. انگلیسی هااجازه ندهید عنوان آن شما را گول بزند: انگلیسی، مینی سریال شش قسمتی آمازون پرایم، بیشتر نگران آرمان هایی است که ایالات متحده بر اساس آن شکل گرفته است. داستان این سریال در سال 1890 اتفاق می افتد و داستان اشراف انگلیسی کورنلیا لاک (امیلی بلانت) را دنبال می کند که در جستجوی مردی که مسئول کشتن پسرش بوده به غرب آمریکا سفر می کند. در طول راه، او با الی ویپ (چاسک اسپنسر)، پیشاهنگ سواره نظام سابق پاونی که به دنبال ساکن شدن در سرزمینی است که برای بندگی خود به دست آورده است، برخورد می کند، حتی اگر بداند که این کار آسان نخواهد بود. ناگفته نماند که غرب با زنان یا بومیان آمریکا مهربان نبود، اما در حالی که کورنلیا و الی با هم حرکت میکنند، انگلیسیها دنیایی را تصور میکنند که در آن افراد با نجابت اساسی میتوانند سرنوشت خود را در سرزمین فرصتها رقم بزنند.
البته، غرب همچنان بیرحمانه و بیقانون است، ویژگیهایی که سریال نشان میدهد ذاتی DNA ایالات متحده است. این نمایش هیچ یک از شخصیت های خود را، هر چند خوش نیت، از واقعیت های خشن محیط خود دریغ نمی کند. به بهترین شکل ممکن، انگلیسیها مانند یک عموزاده روحانی فیلمهای مکس دیوانه جورج میلر هستند، جایی که اعمال ظالمانه وصف ناپذیری در پس زمینهای از زیبایی تلخ و خشن انجام میشود. (گروه به یاد ماندنی سریال از شخصیتهای جانبی، از جمله یک زن یاغی سالخورده بدون پلک، به حال و هوای کابوسآمیز میافزاید.) هرگز وسترنی مانند انگلیسی در تلویزیون وجود نداشت: برداشتی تجدیدنظرطلبانه از مرزهای آمریکا که به ظرفیت چشمانداز وفادار میماند. غلبه کردن، ترساندن، و مهمتر از همه، اسیر کردن.rn 5. سگ های رزروپس از حضور در صحنه به عنوان یکی از بهترین نمایشهای سال 2021، Reservation Dogs امسال با تلاشهای خندهدار، تکاندهندهتر و حتی مطمئنتر برای دوره دوم بازگشت. پس از معرفی Rez Dogs - و همچنین شخصیتهای مکمل به یاد ماندنی در جامعه بومیان آمریکا - در فصل دوم قهرمانان خوشدست ما به بلوغ میرسند: خرس (D'Pharaoh Woon-A-Tai) بعد از مدرسه به عنوان سقفساز مشغول به کار میشود. ، در حالی که الورا (دیوری جیکوبز) بیشتر به ترک منطقه حفاظت شده برای مراتع به ظاهر سبزتر فکر می کند.
Reservation Dogs با ترکیب اضطراب جهانی نوجوانانی که سعی می کنند بفهمند با زندگی خود چه کنند در کنار چالش های خاص تجربه بومیان آمریکا، Reservation Dogs هنوز شبیه هیچ چیز دیگری در تلویزیون نیست. برای این منظور، در حالی که Rez Dogs گوینده احساسی سریال باقی میماند، شاید بهترین اپیزود فصل با محوریت رها شدن عمههای سریال در یک کنفرانس خدمات بهداشتی هند - نسخه آنها از یک گریز مانند کانکون - که همچنین نشان داد که این زنان هنوز در حال از دست دادن دوست دوران کودکی خود کوکی (مادر الورا) هستند. هیچ سریال دیگری نمیتواند اینقدر وحشیانه از لحظههای کمدی بیسابقه به رقتانگیز اشکآور منحرف شود و همیشه فرود را حفظ کند: نشانه امیدوارکنندهای است که نشان میدهد Reservation Dogs برای سالهای آینده ستون اصلی این رتبهبندیها خواهد بود.rn 4. ترک تحصیلتصور کنید اجرای آنقدر خوب است که یک A-lister مانند جنیفر لارنس را وادار می کند که کلاه خود را برگرداند و عقب نشینی کند. قدرت آماندا سیفرید برنده امی در نقش الیزابت هولمز، شرط اصلی برداشت هولو از ظهور و سقوط ترانوس است. The Dropout که توسط لیز Meriwether از New Girl ساخته شده است، بهار امسال به عنوان بخشی از یک بسته ارائه شد: نمایش هایی مانند Super Pumped و WeCrashed پرتره های مشابهی از بنیانگذاران فناوری ارائه می دهد که سرکش شده اند، در حالی که Inventing Anna زن جوان کاریزماتیک دیگری را روایت می کند که ثروتمندان را مجبور به دادن پول به او می کند. او لیاقتش را نداشت تمام این رقابت ها می توانست یک معلول باشد. در عوض، فقط تاکید کرد که ترکیب تفسیر اجتماعی، جنایات واقعی و مطالعه شخصیت چقدر سخت است – و چقدر The Dropout این کار را با وجود احتمالات خوب انجام داد.
همانطور که توسط سیفرید هدایت می شود، هولمز یک کلاهبردار است، اما در عین حال یک دانشمند: ابتدا در علم، سپس در بهره برداری از سیستمی که به تبلیغات بیش از حقایق سخت اهمیت می دهد. سیفرید که توسط نوین اندروز در نقش سانی بالوانی، مرشد، همدست و پیشرو هولمز در کنارش قرار میگیرد، در شخصیتی کاملاً مصنوعی، از وعده معجزه پزشکی گرفته تا آن صدای بدنام، ناامنی واقعی پیدا میکند. همه اینها به یک صحنه پایانی بینقص و دلهرهآور تبدیل میشود: الیزابت شرمزده فریاد ناب و اولیهای میکشد – سپس خودش را با لبخندی تمام به راننده اوبر بهعنوان «لیزی» معرفی میکند. قبل از اینکه هولمز واقعی ماه گذشته به بیش از یک دهه حبس در زندان فدرال محکوم شود، اقیانوس های جوهر بر روی انفجار ترانوس ریخته شد. همانطور که لارنس به اندازه کافی باهوش بود که بداند، The Dropout آنقدر قطعی است که ممکن است حرف آخر را بزند.rn 3. اندورجنگ ستارگان اخیراً کار سختی را پشت سر گذاشته است: دیزنی هنوز پس از شکست فیلم The Rise of Skywalker در سال 2019، فیلم جدیدی را در تقویم اکران قرار نداده است، در حالی که لوح های سری دیزنی پلاس شروع به از دست دادن درخشش خود کرده اند. (هرچه در مورد The Book of Boba Fett کمتر گفته شود، بهتر است.) با توجه به مجموعه ناامیدی های اخیر فرنچایز، خواندن خوش بینانه درباره Andor - مجموعه ای از اسپین آف فیلم در مورد ربودن نقشه های ستاره مرگ توسط شورشیان - این است که آن را به دست آورده ایم. با انتظارات نسبتاً متوسط و حداقل هیاهو. به طور طبیعی، Andor تنها بهترین سریال جنگ ستارگان تا به امروز نیست: ممکن است بزرگترین دستاورد این فرنچایز از زمان سه گانه اصلی باشد.
آندور با شجره نامه نویسنده و کارگردان تونی گیلروی (مایکل کلیتون، ظاهراً معجزه آسا فیلم Rogue One دوباره فیلمبرداری می کند)، آندور احساس می کند اولین پروژه جنگ ستارگان است که صراحتاً بزرگسالان را هدف قرار می دهد - پروژه ای که در آن قهرمانان اغلب تصمیمات اخلاقی سازشکارانه می گیرند و تمام وسعت امپراتوری. تاکتیک های ظالمانه خودکامه آشکار می شوند. از افسران امپراتوری که در میان شکنجه غیرنظامیان بیگناه با سیاست های مخفیانه اداری سر و کار دارند تا سناتور برجسته مون موتما (جنویو اوریلی) که متوجه می شوند شورش ها باید دستشان را کثیف کنند، یک حس واقعی هدف و فوریت در هر صحنه وجود دارد. پس از سالها متوسط بودن و طعمههای نوستالژی، آندور امید جدیدی برای جنگ ستارگان است.rn 2. بهتر است با ساول تماس بگیریدتنها چیزی که سخت تر از خلق یک درام پرستیژ است که سر و صدا را از بین ببرد، یافتن راهی رضایت بخش برای پایان دادن به آن است. این تنها یکی از چالشهایی بود که برای فصل آخر Better Call Saul ارائه شد، که نه تنها باید حماسه یک ساول گودمن (با نام خانوادگی جیمی مکگیل) را به پایان میرساند، بلکه یک کتاب ارزشمند برای جهان بزرگتر بریکینگ بد فراهم میکرد. برای یک تیم خلاق که از نوشتن خود در گوشههای روایی لذت میبرد، فصل ششم Better Call Saul یک جانور بسیار دشوار بود: 13 قسمت در سراسر جدول زمانی پرش میکردند، از جمله لحظاتی که با Breaking Bad مصادف شده بودند و صحنههای قدیمی را با زمینه جدید هیجانانگیز ارائه میکردند. (بعد از دانستن سرنوشت لالو سالامانکا و هوارد هملین، دیگر هرگز به آزمایشگاه متا زیرزمینی گاس فرینگ به همان شکل نگاه نخواهیم کرد.)
اما با وجود تمام هیجانهای پیشرانش، Better Call Saul هیچوقت بهتر از زمانی نبود که جیمی و کیم وکسلر را در خود جای داده بود، و اینکه چگونه رابطه آنها ممکن است بیشتر از اینکه برایشان مفید باشد، صرف نظر از اینکه چقدر به یکدیگر اهمیت میدهند، آسیب میزند. (همچنین آسیبی نداشت که باب اودنکرک و ریا سیهورن بهترین اجراهای حرفه ای خود را به صورت هفتگی ارائه می کردند.) این احساس تا پایان فیلم تکان دهنده و دست کم گرفته شده صادق بود، که نشان می داد بهتر است با ساول تماس بگیرید: داستان عشق در مورد وکلای ستاره دار. با پایانی عالی در کتاب ها، Better Call Saul نه تنها جایگاه خود را به عنوان یک پیش درآمد عالی تمام دوران تثبیت کرد، بلکه یکی از بهترین نمایش هایی است که تا کنون ساخته شده است.rn 1. تمریندقیقاً تمرین چیست؟ یک مستند؟ یک آزمایش اجتماعی؟ یک کمدی سیاه و سفید؟ یک درام انسانی جذاب؟ آخرین پروژه ناتان فیلدر هرچه باشد، شبیه هیچ چیز دیگری در تلویزیون نیست. اما تازگی به تنهایی باعث نمی شود که The Rehearsal به نمایش سال تبدیل شود. بیش از شش قسمت، یک ایده پیچیده از قبل - کمک به مردم عادی برای آماده شدن برای رویدادهای بزرگ با "تمرین" آنها تا کوچکترین جزئیات - به جستجوی بیهوده برای خطی تبدیل می شود که واقعیت و عملکرد، تئوری و عمل را از درون ذهن شما جدا می کند. و جوهر زندگی دیگران
نمایش قبلی فیلدر، ناتان برای تو، از ناراحتی رونق گرفت - بیشتر برای بیننده و گاهی اوقات مهمانان. تمرین این اضطراب را به درون تبدیل می کند. شخصیت فیلدر روی صفحه مدتهاست که ناتوانی خود را در تعامل آسان انسانی نشان داده است، در عوض روی طرحهای پیچیدهتر متمرکز شده است. در ابتدا، The Rehearsal به سادگی نوع جدیدی از حیله های پیچیده را ارائه می دهد. اما پس از تنها یک نقشه خوب اجرا شده برای کمک به یک بازیکن چیزهای بی اهمیت بروکلین برای پاک کردن دوستش، The Rehearsal فیلدر را مجبور می کند تا فرضیه خود را زیر سوال ببرد. اگر نتوانید تمام مراحل زندگی را پیش بینی کنید چه؟ اگر نباید تلاش کنید چه؟ با تلاش برای کنترل هرج و مرج اجتناب ناپذیر زندگی چه کسی را می توانید آزار دهید؟ Rehearsal به عنوان یک استعاره در سطوح مختلف عمل می کند. درباره فیلمسازی است؛ این در مورد فرزندپروری است؛ این در مورد افرادی است که به حاشیه رانده شده اند (در این مورد، فیلدر یهودی در اورگان عمیقاً نژادپرستانه) که سعی می کنند ستمگران خود را درک کنند. اما این همچنین در مورد خودشیفتگی عمیق ذهن مضطرب است - روشی که وسواس در مورد عصبی های خود شما را از این واقعیت که هر کس مرکز جهان خود است کور می کند. این که The Rehearsal این بینش روانشناختی را با چنین شاهکارهای شگفتانگیزی ترکیب میکند، مانند بازسازی یک نوار بروکلین در یک صحنه موسیقی، تنها وضعیت آن را تثبیت میکند. من همانقدر برای فصل 2 هیجان زده هستم که از چیزی که ممکن است فاش کند می ترسم. [ چهارشنبه 16 / 9 / 1401 ] [ 13:35 ] [ نازگل ] | ||
[ فالب سایت : سایت اسکین ] [ Weblog Themes By niloblog : weblog skin ] |